السلام علیک یا اباعبدالله الحسین-علیه السلام-
مهر تو را به عالم امکان نمىدهم + این گنج پربهاست من ارزان نمىدهم
یک قطره ازسرشگ که ریزم به یادشان+آن قطره را به گوهرغلطان نمىدهم
گر انتخاب جنّت وکوثر به من دهند +کوى تو را به جنّت ورضوان نمىدهم
امشب که این مطلب را مینویسم شب اول محرم الحرام است... . حسین جان سالهاست که بایاد تو، در مجالس تو، اشک ریختیم و حسرت بردیم؛ یا لیتنا کنا معک.
در مورد بیت اول: شخصی پیش امام صادق رفت و گفت: آقا جان وضعم خوب نیست و فقیرم. امام به او فرمود: آیا حاضری محبت و ولایت ما را بدهی و ثروت دنیا را به تو بدهند؟ اشگ از گوشه چشمش سرازیر شد و گفت نه آقا یک ذره محبت شما را هم به تمام عالم نمیدهم. امام فرمودند: پس نگو من فقیرم که ثروت دنبا را داری(نقل به مضمون).... .
اما در مورد بیت سوم:
روزی امام صادق یکی از اصحابش که نابینا بود را را با خود بیرون از مدینه برد و جایگاه او را در بهشت به او نشان داد. سپس فرمود: آیا دوست داری به جایگاه خود در بهشت بروی؟ عرض کرد: آری دیگر از بیماری و نابینایی و پیری خسته ام. که شنید امام فرمود: صدق رسول الله. با تعجب گفت منظور شما چیست؟ امام فرمودند: روزی امیرالمؤمنین با سلمان همین کار را کرد و جایگاهش را در بهشت به او نشان داد و از او سؤال کرد آیا می خواهد به بهشت برود. اشک در چشمان سلمان جمع شد و گفت: آقا جان من شما را میخواهم. بهشت بدون شما را چه کنم. سپس امام صادق فرمود: به خاطر همین پیامبر فرمود< سلمان از ما اهل بیت است و من هم کلام رسول خدا را تأیید کردم
کلمات کلیدی: